۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۰, یکشنبه

فیلم مراسم تجلیل از رضا فاضلی

در این مراسم که اردوان مفید اجرای آن را بر عهده داشت در ابتدا از بهار فاضلی، دختر رضا فاضلی دعوت به صحبت در باب آن نازنین شد. بهار صحبتش را با "من دختر رضا فاضلی هستم" آغاز نمود و مورد تشویق حضار قرار گرفت.
پس از او عباس پهلوان که حالت اندوه فراوان در چهره اش به وضوح دیده میشد به روی سن رفت و با کمی گلایه از فیلمی که قرار بود پخش شود و نشد بسیار سریع به صحبت خود خاتمه داد.
علیرضا میبدی سومین شخصی بود که در رثای رضا فاضلی و از روابط نزدیکش با وی سخن گفت. داستانی کوتاه از دکتر علی بهزادی نقل کرد و با قطعه چکامه ای زیبا به سخنانش پایان داد.
شهلا سرشار نیز به عنوان یک هنرمند در فقدان رضا فاضلی سخن گفت و ترانه ای با نام "گلزار" را با صدای قدرتمند خود اجرا نمود.
پس از آن شخصیت مبارز سیاسی که همه با او آشنایی داریم، رافی خاچاطوریان با تشویق فراوان و پس از بوسیدن پرچم ایران به روی سن رفت و با جمله "به نماز جمعه ما خوش اومدید" رشته کلام را به دست گرفت. او ضمن تسلیت به ملت ایران، دوستداران هنر و به خانواده رضا فاضلی خصوصا همسر ایشان، فرزندان و برادرشان گفت: "من فکر میکنم بیشترین شجاعت رو اینجا باید به همسر رضا فاضلی داد که همچنان استوار مثل خود او، تمامی دردهایی رو که رضا فاضلی کشیده به اضافه درد از دست دادن وی همچون یک شیر زن با خودش حمل میکند"
سعید قائم مقامی از مبارزین وطن پرست دیگری بود که او هم با اندوهی به روی سن رفت. اعلام کرد که رضا فاضلی را خیلی زیاد از نزدیک نمی شناخته و شاید طولانی ترین گفتگوی بین او و رضا فاضلی جایی بوده است که رضا فاضلی از او خواسته بود تا در مراسم دخترش سخن بگوید. او در انتها سخنانش را با چکامه ای از چکامه سرای قرن چهارم -رابعه قزداری- اینگونه به پایان رساند:

عشق او باز اندر آوردم به بند
کوشش بسیار نامت سودمند
عشق، دریایی کرانه ناپدید
کی توان کردن شنا ای هوشمند؟
عشق را خواهی که تا پایان بری؟
بس که بپسندی باید ناپسند
زشت باید دید انگارید خوب
تلخ باید خورد پندارید قند
توسنی کردم ندانستم همی
از کشیدن تنگ تر گردد کمند

شیفته نیز دو بیت از ترانه های خود را که مورد پسند رضا فاضلی بود به یاد او سرود.
دیگر مبارزی که در این مراسم جنجال و وجد آفرید هومر آبرامیان بود که با شور فراوان به روی سن رفت. او صحبت خود را چنین آغاز کرد: "درود می فرستم به روان و فروهر رضا فاضلی. مردی بزرگ از تبار مردان بزرگی که تنها در شاهنامه ها می توان همتای او را یافت. به این جشنگاه که برای هم حضوری و هم مهری در جشن گرامیداشت نام و یاد این پهلوان بزرگ گرد آمده اید، خوشامد می گوییم. میگویند در پشت هر مرد بزرگ و پیروزگری یک زنی بزرگ و پیروزگر ایستاده است. من در برابر این بانوی نازنین، نازنین بانوی آن پهلوان سر کرنش فرود می آورم، کلاه گرامیداشت از سر بر میدارم و به راستی آفرین می گویم به این پهلوان زن که تنها در شاهنامه ها می توان نشان گردیه ها و گردآفریدها و سین دخت ها را در وجود این نازنین بانو دید. درود میفرستم به شما نازنین (تشویق حضار)... بانویی که در چنین روزی همه سنت های هزار و چهارصد ساله آیین اندوه بار تازیان را می شکند و با جامه سپید و با رویی خندان... به راستی که این خنده گوارای جانت باد نازنین (تشویق حضار)... آری کف بزنید به افتخار این نازنین بانو. امید، شور زندگی و تکاپو در ذره ذره زندگی این نازنین بانو موج می زند و براستی که باید همه ما بیاموزیم پایداری در مقابل همه سختی های زندگی را. من نمیدانم باید با چه واژه هایی در مقابل شما سخن گفت ولی همین اندازه می دانم که بسیار بزرگ تر از آنی که من بتوانم چیزی بگویم که شایسته تو نازنین خواهرم باشد".
سپس او آغاز به سخن از رضا فاضلی نمود و آنچنان پر شور و حرارت سخن گفت که بارها حضار با کف زدن هایشان سخن وی را قطع کردند. او رضا فاضلی را مردی معرفی کرد که با تفکر وحشی گری که از ریگزارهای داغ عربستان پا به ایران گذاشته بود می جنگید. این شور و حرارت تا پایان سخنان او ادامه داشت به طوریکه برای یک لحظه نام رضا فاضلی را رضا پهلوی خواند. در انتها همانطور که حضار وی را همچنان تشویق می کردند گفت: راه این عزیزان ادامه خواهد داشت و من آرزو میکنم به رضا فاضلی بپیوندم.
و آخرین شخصی که به روی سن آمد آقای شان فاضلی برادر ایشان بودند که ضمن تشکر از رسانه های گروهی که رضا فاضلی را به ایران رساندند از یکایک این رسانه ها سپاسگزاری و قدردانی کردند. او نیز با صحه گذاشتن بر صحبت های هومر آبرامیان در مورد همسر آقای فاضلی گفت: اگر فریده نبود، امروز رضا هم نبود. همچنین از بیژن فاضلی برادر دیگر آقای فاضلی تشکر و قدردانی شد که همچون ستونی در کنار خانواده ایستاده است.
آقای شان فاضلی در انتها و در پاسخ به هموطنانی که به وی در طول این مدت تسلیت گفته بودند اذعان کرد: رضا فرزند ایران زمین بود، استوار زیست، ایستاده و مردانه رفت. از همه شما تشکر میکنیم.

اردوان مفید در انتهای این مراسم به همراه حضار سرود ملی ایران را سر دادند و اعلام کرد "مطمئن باشید که رضا فاضلی امروز با شما هست، در تاریخ جاودانه است و برنامه های تلویزیونی وی همچنان گوش سوداگران مرگ را کر خواهد کرد"
..............................................................................
هم میهنان عزیز می توانید فیلم این مراسم را در www.rezafazeli.com و www.rezafazeli.co.cc مشاهده و دریافت کنید.